خسته و راحت

جایی که من خودمونیَم

خسته و راحت

جایی که من خودمونیَم

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «نوشت» ثبت شده است

۱۱آذر

مینوشتم...

مینویسم...

خواهم نوشت(عمری اگر باشد)...

دلم که میگیرد جز نوشتن چیزی بهتر نمی کند حالم را...بهتر میشود حالم وقتی قطرات اشکم که بر روی کاغذ افتاده را میبینم...

احساسم را وفتی با کاغذها در میان میگذارم،به من وقت فکر کردن میدهند...

تمام حرفهایم..حرفهایش..حرهایشان در گوشم دوباره میپیچد...فرصت دارم برای قضاوتی دوباره...

کاغذ،دوستَت دارم:)تا همیشه...از آن دوست داشتن های همیشگی...

التماس دعا

:)

...naab...